این مقاله به نقد وبررسی گزارش عملکرد اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی می پردازد...
باسمهتعالی
نقد گزارش عملکرد اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی
محمد نعمتی
3/9/1395
1- نقد فهم ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی (سفام) از ریشه و علت نابسامانیهای اقتصاد ایران
هر نظام یا سیستم اقتصادی- سیاسی با هدف برقراری عدالت در برخورداری از مواهب و خیرات بین آحاد شهرومندان خود سبکی از زندگی و نحوه تعامل افراد را در چارچوبی از قوانین و مقررات سامان میدهد. نوع زندگی و سطح برخورداری های متفاوت افراد تابعی از این ساز و کارها و به عبارتی نوع حکمرانی حاکمان جامعه هست:
- عدالت یا بی عدالتی در برخورداریها،
- شفافیت یا عدم شفافیت به عنوان ابزار مواجه با فسادها،
- حضور و مشارکت فعال آحاد جامعه در صحنه کسب و کار یا رخوت و رکود و به حاشیه رانده شدن آنان از صحنه فعالیتها،
- برونزا بودن یا وابسته بودن به رانتهای خدادادی،
- بروننگر یا هر شکل دیگری از ارتباطات داشتن با دنیای خارج از قلمروی خود،
- مقاوم بودن یا آسیبپذیر و ضعیف در مقابل تهدیدهای دشمنان و ...
همه و همه نتیجه نوع حکمرانی حاکمان (به معنای نوع تدبیر امور جامعه در برخورداری احاد جامعه از مواهب)هست.
نتیجه فهم نادرست از حکمرانی و نتایج آن این میشود که مثلا حکومت در راستای تغییر وضعیت نابسامان به جای شناسایی و تغییر قواعد بازی و ساز وکاریهایی که خود علت بروز نابسامانی هست، بدون تغییر انها و در همان قالب و ساز و کارهای قبلی "معرفی ده رقم بذر چغندر قند و ثبت در لیست ملی ارقام گیاهی "[1] را از عملکرد خود در این دوره معرفی میکند، گویی مشکل رژیم پهلوی یا دولتهای قبلی این بوده که کمتر از ایشان در حال دویدن در چارچوبهای طراحی شده حکمرانی بودهاند و ایشان بیشتر میتوانند سیبزمینی و حبوبات کشت[2] کنند یا بیشتر میتوانند نفت خام به غرب آدم کش بفروشند؟؟؟
گزارش105 صفحهای دولت محترم و اقتصاددانان آن چرخیدن درب بر همان پاشنه قبلی است اما با نامگذاری جدید و این توهین به شعور نخبگان و اندیشمندان این کشور قلمداد میشود و مایه ابروریزی نظام در صورت ارائه به مردم و نخبگان.
2- نقد فهم سفام از حکمرانی و تدبیر امور
هر حاکم و دولتی در دوره قدرتش با محدودیت امکانات و محدودیت زمانی مواجه است لذا بدیهی است در اختصاص منابع و زمان خود گریزی از اولویت بندی ندارد. پزشک در مواجه با فرد مصدوم ابتدا سراغ مغز و قلب و ... می رود بعد به درمان خراشها و آسیب های دیگر. برخی از موضوعات اقتصادی هستند که بر بسیاری از ساختارها و رفتارهای اقتصادی تأثیرگذار هستند: اگر درست تدبیر و تنظیم شده باشند بسیاری از جلوههای منفی و نابسامانیها از بین میرود. در برخی موارد حل ده درصد مسألهها به برطرف شدن دهها درصد مشکلات میانجامد.
متاسفانه تنها چیزی که در برنامهریزیها و تدوین سیاستهای کلی در کشور بویژه پس از انقلاب به ان توجه نشده همین مساله هست: عالیترین ستاد فرماندهی جهت ساماندهی کشور در یک وضعیت جنگ تمام عیار اقتصادی تشکیل می شود انگاه در خصوص پرورش بز در شهرستان قلعه گنج [3]باید بحث و بررسی کنند؟؟؟؟ حرف در اهمیت تولید شیر و ماست و حبوبات و ... نیست، حرف این است که دولت ابتدا باید بفهمد چرا مردم به تولید این مقولات و شبه اینها نمی پردازند؟ علت چیست؟ اگر ریشه مرض را ندانیم و اقدام کنیم و صد تا پروژه پرورش بز و گوسفند را به عنوان عملکرد خود ارائه کنیم همان راهی را رفتهایم که به همین وضعیت نابسامان امروز ختم شده است.
به عنوان نمونه دیگر به عملکرد بانک مرکزی در صص 62 و 63 توجه بفرمایید: نظام بانکی(بانکداری مرکزی و تجاری ایران) ایران بدون شک ریشه بسیاری از مشکلات امروز جامعه ایرانی و حکمرانی آن است انگاه همه تلاش سیاستگذار پولی ما اصلاح همین نظام خانه برانداز و بزک کردن آن هست انهم با همان برنامههایی که زمانهای گذشته در دست اقدام و انجام هست و معلوم نیست کی به سرانجام میرسد.
گویی هم مشکلات بانکداری متداول سرمایهداری کشور در عدم رتبه بندی همین چند بانک دولتی و خصولتی و افزایش سرمایه بانکهای غیر دولتی هست انهم با 26 درصد پیشرفت؟؟؟
3- نقد فهم سفام از اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی به عنوان نظریهای جدید در حکمرانی اقتصادی مطرح است. آبشخور آن الگوی اسلامی پیشرفت و ادبیات اقتصاد اسلامی هست لذا مبانی و اهداف آن و ساز و کارهای تحقق آن مختص بخود است، همانطور که هر نظام اقتصادی(چه انواع لیبرایسم، چه اواع سوسیالیسم و دولت رفاه و ...) مبانی، اهداف و ساز و کارهای مختص بخود دارد. سوالی که از سفام میشود پرسید این است که بود و نبود این نظریه و مطالبه آن از سوی رهبری نظام بر حکمرانی شما چه تأثیری داشته است؟ صادقانه بخواهیم جواب دهیم این است که مطالبه و نظر رهبری در سطح همان حرف باقی هست و ما دولتمردان همان کارهای روزمره خود را به همان سیاق سابق (که خود تنها منشا وضعیت نابسامان و غیر مقاوم امروز اقتصاد ایران هست) را به اسم اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی به خورد مردم و رهبری میدهیم و گویی ایشان موجوداتی غیر ذیشعور هستند؟؟؟
- بانک مرکزی هیچ ارادهای در تغییر نظام فعلی بانکداری در کشور ندارد
- انفال و ثروتهای طبیعی به همان شیوه صد سال گذشته مورد بهرهبرداری و توزیع قرار میگیرد
- وزارت نفت بر همان سیاق پهلوی در ارزوی تولید شش میلیون بشکه نفت و خام فروشی ان دارد
- وزارت نیرو و راه هم با همان سیاق سابق به دنبال تولید برق و جاده کشی هستند و ...
- وزارت جهاد کشاورزی هم که هنوز در تولید گندم و چغندر قند گیر است
- ...
در آخر گزارش هم تغییرات رشد اقتصادی و تورم و ارز هم به عنوان دستاوردهای اقدامات ذکر می شود. همه چیز خوب است و آرام، آسوده بخوابید که ما بیداریم.
یک سوال دیگر: برای تهیه این گزارشها و اتاق فکر ها چند هزار میلیارد تومان در سراسر کشور هزینه شده است؟