در روزنامه رسالت منتشر شد:
یک اقتصاددان بابیان اینکه هدفمندی یارانهها برنامهای بود که باید بر اساس آن نظام بانکی و مالیاتی اصلاح میشد، گفت: غارتگران و جاهلان هدفمندی را عذاب عظیمی میدانند چون میخواهند سراغ قشر ثروتمند نروند و مالیات نگیرند. اینها قدرت و منافع و بده و بستاندارند و هیچکس نباید از داراییها و حسابهای ارزیشان خبردار باشد.
محمد نعمتی در گفتوگو با رسالت ضمن نقد طرح هدفمندی یارانهها اظهار کرد: در قالب این طرح باید حق بهرهمندی از درآمدهای نفتی را در کشور سامان میدادیم. طی صدسالی که از استخراج نفت گذشته و ما شروع به فروش و صادرات آن کردهایم، درصد کمی از این مواهب بهرهمند بودهاند. بهرهمندی آن بیشتر در قالب هزینه و توسعه شهرهای بزرگ و گروههای خاص بوده است.
وی ادامه داد: برای اولین بار در تاریخ اقتصاد ایران ما میخواستیم این روند صدساله را تغییر بدهیم تا آحاد جامعه از این منابع برخوردار شوند بنابراین هدفمندی یارانهها یک نام گمراهکننده است زیرا یکسری منابع طبیعی و خدادادی وجود دارد و بر همین اساس در ابتدای انقلاب مطابق قانون اساسی گفتیم منابع متعلق به عموم مردم و در اختیار حکومت است و نباید تبعیضآمیز استفاده شود. درواقع برمبنای اصل 48 قانون اساسی در بهرهمندی از این ثروتها نباید هیچ تبعیضی وجود داشته باشد ولی در پی این صدسال همیشه تبعیض بوده است زیرا گروههای خاص و شهرهای بزرگ از آن بهرهمند بودهاند و کپرنشینهای ما هنوز کپرنشیناند و روستاییان محروم و قشر فقیر ما همچنان محروم و فقیر هستند.
نعمتی تصریح کرد: ما بخش کمی از منابع نفتی یعنی همان 45 هزار تومان را در ماه در اختیار مردم قراردادیم. شروع این طرح خوب بود و باید به همین شیوه ادامه پیدا میکرد اما درعینحال باید نظام مالیاتی اصلاح میشد و دولت به سراغ یک درصد و یا چهار درصد از ثروتمندان جامعه میرفت و مالیات میگرفت. در همه جای دنیا و کشورهای توسعهیافته، دولتها از درآمدهای مالیاتی برای مسائل زیرساختی استفاده میکنند، چرا در کشور ما باید طبقات فقیر، محروم و متوسط مالیات بدهند. دولت صد هزار تومان پول نفت فرد یا افراد ثروتمند را بدهد ولی در مقابل یکمیلیون تومان در ماه از آنها مالیات دریافت کند، چرا حسابها شفاف نیست و مالیات بر سرمایهها گرفته نمیشود؟
این اقتصاددان تأکید کرد: مشخص است که دارای اشکال و ضعف هستیم و نمیخواهیم به سراغ اشراف و یکدرصدی و چهاردرصدی ها برویم و داریم کشور را با پول آن 99 درصد فقیر اداره میکنیم. لذا هدفمندی یارانهها برنامهای بود که باید بر اساس آن نظام بانکی و مالیاتی اصلاح میشد. شما فرض کنید که سهم ما از این نفت یکمیلیون تومان است و دولت برای یک فرد فقیر یکمیلیون تومان هم اضافهتر پرداخت میکند تا او از گرسنگی نمیرد و حداقل نیازهایش برآورده شود ولی آنکسی که میلیاردها تومان در این فضا منابع کسب میکند چرا نباید مالیات بدهد؟ مالیات جایگزین نفت بوده و حق محرومین است.
این پژوهشگر اقتصادی تصریح کرد: ما موافقیم که ثروتمندان هم یارانه دریافت کنند ولی مالیاتشان دهها برابر پول نفت قشر فقیر باشد. بنابراین بهشدت مخالف این هستم که پول نفت و منابع طبیعی که طبق قانون اساسی متعلق به عموم مردم هست تبعیضآمیز میان افراد توزیع شود. باید برنامهریزی و جهتگیری شود و نظامهای پولی و مالیاتی تقویتشده و رویه دولت از کم بازدهی و غیر کارآمدی به سمت کارآمدی تغییر کند. به همین علت است که میگویم قانون هدفمندی ناقص اجراشده زیرا سایر نظامهای اقتصادی اصلاح نشد.
به گفته وی نظام بانکداری در 5 سال هزار و 300 هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه و تورم وحشتناکی را به طبقات فقیر تحمیل کرد و همین قشر 50 درصد حقوقشان را مالیات میدهند. در مقابل ثروتمندان در این شرایط تورمی 300 درصد یارانه از فقیران گرفتهاند. این چه ناکارآمدی است؟ غارتگران و جاهلان هدفمندی را عذاب عظیمی میدانند چون میخواهند سراغ قشر ثروتمند نروند و مالیات نگیرند چون اینها قدرت و منافع و بده و بستان دارند و هیچکس نباید از داراییها و حسابهای ارزیشان خبردار باشد.
نعمتی بابیان اینکه در کشورهای غربی جابه جایی صد پوند کار راحتی نیست، اظهار کرد: کشورهای پیشرفته اینگونه عمل میکنند و اسمش را هم سرک کشیدن بهحساب های مردم نمیگذارند. در کشور ما یک فساد فراگیر وجود دارد که اجازه نمیدهد این اصلاحات انجام شود. طبعاً وظیفه دولت این است که مالیات دریافت کند، هرکسی بیشتر خرج میکند، درآمدهای بیشتری دارد پس باید مالیات بیشتری بپردازد و به فقیر و فقرا هم یارانه داده شود یعنی مالیات از ثروتمندان بگیریم و به مستضعفان بدهیم.
وی افزود: ضمن اینکه نباید از پول مردم فقیر بزرگراه احداث کرد. منبع مالی این طرحها و پروژهها را دولت باید بهگونهای دیگر تعریف کند. حتی نوع مالیاتی هم که از ثروتمندان دریافت میشود باید روشن و شفاف باشد و بگویند برای این هدف و این سازوکارهاست. بحث منابع طبیعی حق عمومی است و دولت نمیتواند بدون اجازه مردم و لابیگری هزینه کند. طبق قانون اینها اموال مردم است اما متأسفانه دست دولت در جیب مردم است و هر کار بخواهند بهصورت غیر شفاف انجام میدهند. این امر ظالمانه و تبعیضآمیز بوده است.
این اقتصاددان یادآور شد: معادل تولید چهار و نیم میلیون بشکه نفت و حدود 4 میلیون بشکه گازداریم که در روز 8 میلیون بشکه نفت و گاز استفاده میکنیم. درحالیکه هزینه فرصت بهرهمندی از این امکانات وجود دارد، آیا هر ایرانی بهاندازه این هزینه فرصت از زندگی لذت میبرد؟ این کار شدنی است منتها اراده و عزم میخواهد. باید جلوی آن 4 درصد قدرتمندی که رسانه و قدرت و نماینده دارد، ایستاد. اگر دولت این اقدامات را انجام دهد، امیدی به اصلاح هست وگرنه از جیب فقیران کشور را اداره کردن، هنری نمیخواهد.