- مقدمه

شناخت اسلام به عنوان آخرین و کامل‌ترین دین الهی که الگویی کامل از سبک زندگی را برای بشر به ارمغان آورده است نیاز بیش از پیش امروز ماست، امروزی که سبک زندگی‌های متنوع و بشری و الحادی وجه غالب سبک زندگی‌ها شده و زیستن بر مدار دین حق را بر دینداران بسیار مشکل ساخته است.

سبک زندگی جاهلی و جاهلیت را یکی از نام‌های دیگر سبک زندگی غیر حق‌مدار می‌توان دانست که شناخت ممیزات و ویژگی‌های آن شناخت بهتری به سبک زنگی دین‌مدارانه و مسلمانه برای نوع بشر ارائه می‌نماید. در این نوشته تلاش خواهد شد با تدبر در ایاتی از قرآن که احساس می‌شود بیشتر با این موضوع مرتبط هستند شبکه مفاهیم جاهلیت و سبک زندگی جاهلی را ترسیم نماییم.

- سبک زندگی جاهلی در قرآن

واژه «الجاهلیه» در چهار سوره قرآن کریم به ترتیب در سوره آل عمران، آیه 154; مائده، آیه 50، احزاب، آیه 33 و سوره فتح آیه 26 و همچنین ماده «جهل‏» در صیغه‏‌هاى مختلف نوزده‏ بار در سور مختلف قرآن آمده است:

(آل‏عمران : 154) ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً یَغْشى‏ طائِفَةً مِنْکُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَیْ‏ءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ یُخْفُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ ما لا یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَیْ‏ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلِیَ اللَّهُ ما فی‏ صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

(المائدة : 50) أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ‏

(الأحزاب : 33) وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً

(الفتح : 26) إِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فی‏ قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوى‏ وَ کانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیما

گرچه در نگاه اول و بررسی اولیه جاهلیت را اکثرا به دوره قبل از اسلام نسبت می‌دهند اما تأمل بیشتر نشان می‌دهد که وصف جاهلیت وصف زمان و دوره‌ای خاص نیست بلکه وصف سبکی از زندگی و سبکی از نگرش به حیات و ممات بشر است که در هر دوره‌ای می‌تواند ظهور و بروز داشته باشد.

ظن، حکم، تبرج و حمیت جاهلی همگی بر گونه‌های مختلفی از نگرش و افعال بشر دلالت دارد که مورد نظر و تأیید شارع مقدس نمی‌باشد:

 

2-1- ظن ونگرش جاهلی به ذات باری تعالی

ظن جاهلیت یعنی ظن اهل ملت جاهلیت که همان کفار باشند[1]. یا "مانند مردم دوران جاهلیت درباره خداوند گمان نادرست دارند"[2]. به عبارتی هرگونه باور به ذات باری تعالی که متفاوت از آموزه‌هایی باشد که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خبرش را از سوی ذات اقدس الهی آورده باشد، فارغ از این‌که متعلق به چه عصر و دوره زمانی باشد، ظن و گمان جاهلی نامیده می‌شود. ظن وگمان جاهلی در عصر قبل از اسلام بوده، در دوره‌ای هم که اسلام حاکم بوده بسیاری از اعراب چنین گمانی داشته اند و امروز هم که بیش از چهارده قرن از ارائه نسخه کامل سبک زندگی بشر می‌گذرد حاکمیت سبک زندگی شیطانی تمدن غرب و اذناب آن نشان می‌دهد که این ظن جاهلیت به گونه‌ای دیگر بر تفکر و نگرش‌های بشر این دوره حاکم و چیره است.

 

2-2- حکم جاهلی و حکم الهی

در کلام معصومین صلوات‌الله علیهم اجمعین هر حکمی که در مقابل حکم الهی قرار بگیرد حکم جاهلی تلقی می‌شود:

عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْحُکْمُ حُکْمَانِ حُکْمُ اللَّهِ وَ حُکْمُ الْجَاهِلِی[3]

حکم الهی فصل بین حق و باطل را مشخص می‌کند[4] و تا حیات بشر باشد او را گریزی از تمسک به حق در افعالش نیست: از نگاه فرد مسلم حکم الهی مشخص‌کننده حق است و غیر از این حق هرچه باشد باطل قلمداد می‌شود و از نگاه جاهل(در مقابل مسلم) تمسک به حکم جاهلی حق قلمداد می شود. این انسان جاهل که نمونه اعلا و کاملش در انسان عقلایی نظام سلطه و زرسالار صهیونیستی – مسیحی حاکم بر آمریکا تبلور یافته کشتار میلیون‌ها انسان بی‌گناه را عدالت، مبارزه با شر، مبارزه با ترورریست و ... می‌داند.

 

2-3- تبرج و حمیت جاهلی انسان

تبرج و حمیت نیز به مانند دو مقوله ظن و حکم به نوعی خاص از سلوک بشری اطلاق می‌شود. تبرج به خودنمایی زنان و ظاهر شدن در انظار به گونه‌ای متفاوت از نوع مطلوب شارع مقدس اطلاق می‌شود. هرچند این تبرج، تبرج همسران پیامبر (ص) هست اما مورد خطاب و مورد ذم خداوند است و از نگاه قرآن این سلوک، نمی‌تواند سلوکی الهی باشد. بدون شک پوشش و حضور اکثر زنان در جامعه ما به تقلید از جوامع غربی و تمدن جاهلی آن نمونه اعلایی از تبرج جاهلیت است که پیامدهای ناگوار و نابسامانی‌های عدیده فرهنگی و اجتماعی ناشی از این این سلوک جاهلی را باید در آینده شاهد باشیم.

 حمیت نیز صفتی است که می‌تواند جاهلی باشد یا الهی و ممدوح:

" حمیّة: خود دارى. امتناع غیرت. در مجمع گوید: چون کسى اهل غضب و امتناع باشد گویند: حمیّت ناپسند دارد. بنا بر این، حمیّت از خشم سر چشمه می‌گیرد. در اقرب آن‌را از حمایت گرفته و گوید: بمعنى امتناع است که سبب حمایت و طرفدارى است در نهایه امتناع و غیرت گفته است‏ إِذْ جَعَلَ‏ الَّذِینَ‏ کَفَرُوا فِی‏ قُلُوبِهِمُ‏ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّة، «اذ» اگر متعلق به‏ هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ باشد که در آیه ما قبل است معنى آیه چنین می‌شود: شما را وقتى از مسجد الحرام منع کردند که کفّار در دل‌هاى خود تکبّر و امتناع قرار دادند، امتناع و تکبّر جاهلیّت."[5]

 

3- جمعبندی و نتیجه‌گیری

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْمُکَارِی عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إِمَامٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ وَ شِرْکٍ وَ ضَلَالَةٍ. (کمال الدین و تمام النعمة / ج‏2، باب فیمن أنکر القائم الثانی عشر من الأئمة ع، ص 410).

بررسی آیات و احادیث نشان می‌دهد جاهلیت به هر نوع سبک زندگی دلالت دارد که در مقابل سبک زندگی اسلامی قرار می‌گیرد. در سبک و الگوی اسلامی زندگی حکم الهی فصل بین حق و باطل را مشخص می‌نماید، هر حکمی دیگر حکمی جاهلی تلقی می‌شود که نمی‌تواند کاشف حق باشد. اگر سبک زندگی را مشتمل بر باورها و افعال بشر بدانیم آنگاه باورها و افعال بر دو گونه خواهد بود: الهی و شیطانی یا الهی و بشری- جاهلی، یا حق یا باطل، اسلامی و غیر اسلامی.

و تأمل و تدبر بیشتر در مضامین این آیات و روایات نیز نشان می‌دهد که شناخت زندگی جاهلی و تمیز آن از حیات طیبه به غیر از تمسک به ثقلین ممکن نخواهد بود و تا این باور شکل نگیرد دست‌یابی به الگوی اسلامی پیشرفت میسر نخواهد بود و راه‌های رفته و سبک‌های غیر مستند به کلام ثقلین چیزی جز جهل و نوعی از جاهلیت مدرن ن

 

[1] تفسیر صافی، ج1، ص 393.

[2] الحیات، ترجمه احمد آرام. ج5، ص 711.

[3] تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ؛ ج‏6 ؛ 218

[4] فقه القرآن ؛ ج‏2 ؛ 15

[5] قاموس قرآن ؛ ج‏2 ؛ 186.